خـداکـند که بهخـانه دوبـارهبرگـردد تـمـام اهـل حـرم دسـت بردعـا بردند
به فاطـمه نرسد این خبر،عزیزش را مـیان مجـلـس مـنـصوربیحـیـا بردند
سـتـاده شـیخالائـمه نـشـسـته قـاتـل او چه آبـرویی ازآن حـجـت خـدا بـردند
غـریب بود و به دادش رسید پیـغـمبر همین که دست به شمشیرازجفا بردند
غـریب بود ولی بعد از آن جسارتها بـه احـتـرام ورا تـاحـرمـسـرابـردنـد
به ما بگـو که کجا بودی یا رسولالله که حـمله بـرتن مظـلـوم کـربلابردند
تـن مـطـهـر اوبـیکـفـن رهـا کـردنـد سـر مـقـدس اورا به نـیـزههـا بـردنـد
هنوزسوی حـرم بود چـشم خـونیـنش هـجـوم بـرحـرم آل مـصـطـفی بردند
تمام صورت یک نازدانه پرخون شد دو گـوشـواره اورا که بیهـوا بـردند